" پنجره "

ساخت وبلاگ
از پنجره‌های باز خوشم نمی‌آید. یکی از دلایلی که فصل‌های سرد را دوست دارم همین است؛ اینکه مجبور نیستم هیچ در و پنجره‌ی بازی را به بهانه‌ی گرما٬ تحمل کنم. لااقل اگر پنجره‌ای بود که رو به باغی زیبا پر از شکوفه‌های بهاری٬ یا رو به درختان بید و گل‌های رنگارنگ٬ باز می‌شد؛ آدم می‌توانست از باز بودنش خوشحال شود. می‌شد در روز‌های بارانی و برفی از پشت شیشه به آسمان و دانه‌های کوچک باران و برف خیره شد. اصلاً اگر می‌شد فقط آسمان را دید٬ خودش خیلی بود! ولی وقتی قرار است پنجره‌ای رو به 10 تا پنجره‌ی ساختمان‌های روبرویی باز شود٬ همان بهتر که بسته بماند. اصلاً در و پنجره‌ای که رو به ساختمان‌ها و آدم‌ها باز شود را باید خراب کرد و دیوار را ادامه داد تا بالا. و اگر نه چه دلیلی دارد پنجره‌ای باز باشد و کله‌ی 100 تا آدم توی اتاق و خانه‌ی آدم باشد؟ اصلاً پنجره‌ای که از قابش٬ آسمان و درختی دیده نشود٬ چه فرقی دارد با دیوار؟!

 

آسمون ابری من......
ما را در سایت آسمون ابری من... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-cloudy-sky22a بازدید : 159 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 1:17